هيئت انديشهورز هنر و رسانه معاونت پژوهش این حوزه، نشست تخصصی شصت و چهارم را در تاریخ 16 خرداد 1401 با عنوان «از سواد رسانهای تا تربیت رسانهای با رویکرد اسلامی» توسط استاد محترم جناب آقای دکتر سعید مدرسی برگزار کرد.
در این نشست مجازی، آقای مدرسی با اشاره به سیر تاریخی شکلگیری سواد رسانه در جهان بر لزوم طرح مباحث آن در دانشکده علوم تربیتی به جای دانشکده علوم ارتباطات تأکید کرد. وی ابراز داشت: مباحث سواد رسانه در ایران از دهه 80 به صورت آکادمیک و در دهه 90 با تسری به جوامع عمومیتر، از قبیل مدارس و مجموعههای فرهنگی مطرح شده است. در ایران رویکردهای مختلفی به سواد رسانه وجود دارد از جمله: «رویکرد امنیتی و انتظامی» که در جهت مراقبت از دادهها و جلوگیری از دزدی اطلاعاتی شکل گرفته است. «رویکرد سیاسی» که بیشتر به تحلیل خبر میپردازد و عملیات روانی، تحریف و نجات مردم از مهمترین مسائل آن است. در «رویکرد دانشگاهی و علوم ارتباطاتی»، معمولاً تکنیکهای اقناعی، سواد خبری، سواد بصری و نقدتکنیکال فیلم و … مورد اهمیت واقع میشود. «رویکرد فرهنگی و حوزوی» با نگاه به تهاجم فرهنگی و تقوای رسانهای به دنبال حل مسائل جامعه هستند. در «رویکرد روانشناختی» به مسائلی همچون افسردگی، انزوا بین اعضای خانواده و اعتیاد اینترنتی پرداخته میشود و در «رویکرد تربیتی» نیز صیانت از خانواده و رشد همه جانبه کودک و نوجوان مورد توجه قرار میگیرد. به واقع در تمدن اسلامی به رویکرد تربیتی در سوادرسانه نیازمند هستیم، چرا که نقطه عزیمت ما در بحث توجه به خانواده و رشد و تربیت جامع فرزندان است. در تربیت رسانهای، محور، رشد و تربیت انسان است، ولی در سواد رسانه محور، شناخت رسانه و پذیرش ضمنی حاکمیت آن و تعامل سازنده با لایه مختلف آن میباشد.
وی با اشاره به اهمیت شناخت مفهوم «رشد» در زمینه تربیت رسانهای گفت: برای شناخت تربیت رسانهای باید مفهوم رشد را بشناسیم. رشد به معنی «سیر از وضع موجود به وضع مطلوب» با نگاه منظومهای و جامع است. بنابراین والدین باید بر سه موضوع اشراف داشته باشند: 1. تصویری ۳۶۰ درجه از تربیت مطلوب(با توجه به ساحات شش گانه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش)، 2. پایش عمیق از وضع موجود فرزندشان و 3. چگونگی طی مسیر را بدانند. والدین باید در این مسیر محیطهای تربیتی را به درستی بشناسند. محیطهای تربیتی شامل خانواده، گروه همسالان، رسانهها و دیگر محیطها شامل مدرسه، مسجد و… میشود. بنابراین در مرحله نخست خانواده مسئول تربیت رسانهای است.
مدرس وپژوهشگر تربیت رسانهای افزود: تربیت مسئلهای پیچیده است و راه رسیدن به آن آموزش میان مدت عمیق است. مهمترین نکته این است که میان «سواد رسانه» و «تربیت رسانه» باید تفاوت قائل شد. بنابراین با شناخت مسیر تربیت، شناخت عمیق رسانه از منظر تربیت و زمینهسازی برای استفاده از فرصتها در ساحات شش گانه تربیتی و صیانت از تهدیدها میتوان برنامه میان مدت تربیت رسانهای را پیادهسازی کرد.
وی در ادامه با تبیین صحیح مسیر رشد به توضیح آن پرداخت و گفت: به واقع رشد به چه معناست؟ آیا رسانه به عنوان وسیله بازی میتواند باعث رشد کودک و نوجوانان شود؟ رشد دارای چهار لایه دانش ، نگرش، گرایش و رفتار است که با لایههای رسانهای اعم از سخت افزار، پلتفرم، نرم افزار و محتوا تقاطع پیدا میکند. از این روی خانواده باید شش ساحت را برای رسیدن به رشد رعایت کند که عبارتند از: 1. ساحت اعتقادی، عبادی و اخلاقی، 2. ساحت عاطفی-اجتماعی، اجتماعی- سیاسی، 3. تربیت زیستی و بدنی، 4. زیبایی شناسی و هنری، 5. ساحت اقتصادی و حرفهای و 6. ساحت علمی و فنّاورانه. براین اساس خانواده نیاز به آموزش و پشتیبانی و روزآمدی در دانش ها و روشها و اصلاح الگوی زیست رسانهای خود دارد.
خانواده باید از «وضع موجود» اطلاع داشته باشد و بداند که زیست رسانهای فرزندان نباید در عرض خانواده و نهادهای تربیتی مانند مدرسه و … باشند، بلکه باید در طول آن قرار گیرند، در غیر این صورت ، عرصه رسانه به رقیبی برای تربیت و رشد فرزندان تبدیل خواهد شد و در نتیجه حیات خلوت رسانهای برای فرزندان به وجود خواهد آمد. از سوی دیگر نوع خط دهی نیز باید روشن باشد؛ یعنی والدین با رفتار خود نشان دهند که استفاده از رسانه چه زمانی و چگونه مفید و مطلوب میباشد و در نهایت وجوه سلبی و ایجابی مصرف رسانه را نیز بیان کرده و اجرایی نمایند. در واقع لازم است خانواده (والدین) نقش «وساطت تعدیل کننده» و «وساطت تقویت کننده» را در استفاده از رسانه برای فرزندان داشته باشند. وساطت تعدیل کننده به معنی پیاده سازی حدود و شروط استفاده و وساطت تقویت کننده به معنی زمینه سازی استفاده از ظرفیت ایجابی و مثبت لایههای مختلف رسانهای برای رشد و تربیت فرزندان است. براین اساس با توانمندسازی سه ضلع خانواده، فرزندان و نهادهای تربیتی به ارتقاء تربیت رسانهای میتوان دست یافت.
دکتر مدرسی در بخشی دیگر از مطالب خود به تبیین مسیر تربیت رسانهای پرداخت و آن را «انتخاب آگاهانه» همراه با «کاربری مسئولانه» دانست که دارای چهار مرحله است: اول، آگاهی عمیق است که لازمۀ تربیت بهشمار میآید. شناخت عمیق لایههای چهارگانه رسانه و انواع و آثار تربیتی و خواستگاه آنهاست. دوم، خیرگزینی است که براساس نقشه راه باید بهترینها را به منظور تحصیل رشد و تربیت انتخاب نمود که براساس آیه «إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا» انسان نسبت به تمامی انتخابهایش مورد بازخواست قرار خواهد گرفت، لذا باید انتخابهای درستی انجام دهد. سومین مرحله تربیت رسانهای، ورزیدگی فنّاورانه است که در آن با تسلط بر رسانه (سخت افزار، پلتفرم و محتوا) و مواجهه نقادانه در تمامی سطوح زمینه استفادههای ایمن و مهارت افزا و رشد محور فراهم نمود. چهارم، پایبندی به مصلحات تربیتی ضروری است که تأکید میکند هر رسانه و محتوایی در بهترین حالت نیز عوارضی خواهد داشت که برای رفع آن نیازمند به کارگیری مصلحات ضروری آن هستیم. مثلا بازیهای رایانه ای مهارت افزا هم چون موجب ایستایی و عدم تحرک بلند مدت بدن می شود لازم است به اندازه مدت زمان بازی ، به تحرک بدنی بپردازیم.
به دلیل تصویری شدن مغز در هنگام مشاهده یک فیلم سینمایی مفید، لازم است پس از آن مقداری مطالعه کتاب را به عنوان مصلحات ضروری در برنامه خود قرار دهیم. بنابراین با فراگیری و انجام این چهار مرحله مسیر رشد و تربیت رسانهای محقق خواهد شد. دلیل حساسیت بالای ما در اصلاح الگوی زیست رسانهای، مواجهه ما با طاغوت رسانهای است که در قالب صنعت رسانهای لذت محور است. این صنعت رسانهای به دنبال افزایش درآمد و تجارت توجه است و لزوماً زمینه ساز هدایت و تربیت نیست. لذا تربیت رسانهای نقطه مقابل طاغوت رسانهای است و قیام عملی علیه هژمونی رسانهای را در مقیاس فرد و اجتماع هدف گیری کرده است. در تمدن اسلامی با الگوی تربیت رسانهای می توان نظم موجود رسانهای را بر هم زد و ساختار جدیدی را ایجاد کرد.
وی در یک جمعبندی ابراز داشت: در تربیت رسانهای شرایط و حدود باید رعایت شود. باید براساس شرایط متربی، و فایدهمند بودن محتوای رسانهای مطلوب را در اختیار کودک و نوجوان قرار داد، چرا که محتوای سالم، شاکله وجودی سالم ایجاد میکند. در این مسیر باید با نگاه مصرف رسانهای با ارزش افزوده؛ یعنی توجه به رشد و مهارت افزایی به طراحی الگوی زیست رسانهای پرداخت، چرا که به فرموده حضرت امام جواد (ع) رسانه معبدی است که انسان در آن پرورش میابد و متناسب با محتوای الهی یا شیطانی، شاکله طیب و یا غیر پاک ساخته می شود. برگرفته از نامه 31 نهج البلاغه می توان گفت که عدم مبادرت در پیاده سازی آموزههای تربیت رسانهای، موجبات مشغولیتهای نامطلوب ذهنی (اشتغال لب) و شکل گیری گرایشهای نامطلوب (قساوت قلب) فراهم میگردد و برگفته از آیات 6 و 7 سوره لقمان استفاده بیهوده و غیر هدفمند از محتواهای رسانهای زمینه اعراض مستکبرانه از آیات الهی ایجاد می شود.
وی در پایان ضمن پاسخگویی به سوالات مخاطبان به معرفی منابعی در موضوع تربیت رسانهای پرداخت.