هيئت انديشهورز هنر و رسانه معاونت علمی این حوزه، نشست تخصصی هفتاد ویکم را در تاریخ 29 مرداد 1401 با عنوان «نسبت سينما و مضامين عاشورايی» توسط استاد محترم جناب آقای دکتر وحید حیاتی برگزار کرد.
در این نشست مجازی، استاد حیاتی به طرح چند سؤال اساسی پیرامون نسبت سینما با مضامین دینی پرداخت و گفت: مفاهیم و مناسک دینی چگونه وارد سینما شدند؟ پیشینه سینما برای بیان ویژگیهای شخصیتهای دینی چگونه عمل است؟ سینما چگونه باید به جریان کربلا بپردازد و اگر پرداخته است، چگونه بود و چه ویژگیهایی را به همراه داشته است؟
وی ضمن اشاره به پیشینه ارتباط دین و سینما، در تبیین اهمیت نسبت سینما با دین، به رابطه مسیحیت و سینما پرداخت و ابراز داشت: سینمای غرب از آغاز با پرداختن به داستانهای انجیل، موضوعهای جذابی را برای فیلمهای خود به دست آورد. فیلمهای مذهبی به دلیل ارتباط نزدیکی که با عموم مردم دارند، نیاز به تبلیغ نداشتند. وی ادامه داد: در بررسی فیلمهای تاریخ سینما میتوان گفت: فیلمهای ساخته شده؛ همچون فیلمهایی که دربارۀ زندگی حضرت مسیح تولید شد، در مسیر همان سبک و سیاق شخصیتهای خود حرکت میکردند. بنابراین سینما دِین خود را به داستانهای کتابهای مقدس ادا کرده است.
آقای حیاتی ضمن معرفی چند فیلم ساخته شده با محوریت زندگی حضرت مسیح (ع) در مورد آنها گفت: از سال 1920 میلادی فیلمهایی با موضوع زندگی حضرت مسیح در سینما ساخته شدند. فیلمهایی همچون «ده فرمان» به کارگردانی سیسیل بی. دمیل و «خرقه» به كارگردانی فرانك روس از این دست فیلمها هستند. اربابان کلیسا و سینما از گذشته درگیر بوده و جدال داشتند. فیلم ده فرمان از فیلمهایی بود که درگیری شدید و انتقادات تندی از کلیسا را علیه خود داشت. فیلمهایی همچون «آخرین وسوسه» در یک سو و فیلمهایی مانند «مصائب مسیح» در سوی دیگر قرار میگیرند. هر دو دسته از مخاطبان بسیاری برخوردارند. تصویر زندگی اولیاء الله یا عارفان مسیحی نیز در سینما وجود دارد؛ مانند «زندگی فرانسیس آسیزی» که البته نگاه به چنین زندگیها نیز اومانیستی است. وی افزود: برخی از فیلمهای ساخته شده به نگرش اسلام به مسیحیت نزدیک است. پس از آن سینما به محمل سرگرمی نیز پرداخت. بنابراین محتوای مذهبی از ابتدا در سینما بوده است، هر برخی از آن سوء استفاده کردند. سیر ساخت فیلم با مضامین دینی به سویی پیش رفت که کلیسا ابتدا آن را تحریم کرد وسپس ساخت فیلمهای دینی را با شروطی پذیرفت و در نهایت خود نیز سفارش دهنده ساخت اینگونه فیلمها شد. از این روی آندره بازن معتقد است که سینما همیشه به خداوند علاقه داشته است.
آقای حیاتی در بخش دیگری از سخنان خود به رابطه سینما با مضامین عاشورایی پرداخت و گفت: فیلمهای عاشورایی به دوشیوه به جریان کربلا پرداختهاند یا به حواشی توجه کردهاند و یا به طور غیر مستقیم به واقعۀ عاشورا توجه داشتهاند. وی با اشاره به آثار سینمایی که اشاره غیرمستقیم به واقعه کربلا داشتهاند، افزود: اگر به آثاری با الهام از ریشهها و باورهای عاشورایی در سینمای ایران تولید شده نگاهی بیاندازیم، درمییابیم که بیشترین کاربرد سینما با این رویکرد در سینمای دفاع مقدس صورت گرفته است. در واقع حادثۀ کربلا در جهان سینمایی ما بیش از آنکه به لحاظ دراماتیک تأثیر بگذارد، به شکل ایدئولوژیک مؤثر بوده است. درسها و پیامهایی که از این واقعه عظیم برمیآید، دستمایه داستانپردازی و فیلمسازی قرار گرفته و مورد تأویل و تفسیر مؤلف واقع شده است. فیلمهای «عصر روز دهم»، «افق»، «پرواز در شب»، «دستهای خالی»، «راه طی شده» و… در سینما و فیلمهای «شب دهم»، «مختارنامه» و… در تلویزیون را در این راستا ارزیابی کرد.
استاد حیاتی ضمن تحلیل چند فیلم با مضامین عاشورایی در تلویزیون، به چرایی کم رنگ بودن مضامین عاشورا و کربلا در فیلمهای سینمایی اشاره کرد و دراین باره گفت: عواملی همچون؛ درک نادرست مدیران فرهنگی از سینما، ترجیح کمیت بر کیفیت، تکثر فیلمها، عدم توجه به مخاطب خاص و پخش فیلمهای سینمایی در تلویزیون را در این امر مؤثر دانست.