موضوع: بازنمایی اشراقی هالۀ قدسی در نگارگری
دوفصلنامه مطالعات هنر و رسانه: مقاله5، دوره 1، شماره 1، بهار و تابستان 1398، صص121-146.
نویسنده: علی محمدپور 1
1. طلبه سطح چهار حوزه علمیه قم و دانشجوی دکترای حکمت هنرهای دینی، دانشگاه ادیان و مذاهب، قم.
چکیده: یکی از راههای بیان حقایق هستی که کاربردی عمومی و قابل فهم برای عمومی افراد دارد، زبان رمز و سمبل است. یکی از این رموز، نور است. در سنت ایرانی پیش از اسلام، نور جایگاه ویژهای در بین حکما و متألهین فهلوی داشته است. در سنت پس از اسلام نیز همین توجه بوده است. چرا که خداوند نور آسمان و زمین معرفی میشود و سورهای تحت عنوان نور آمده است. بر همین اساس است که سهروردی فلسفۀ اشراقیاش را بر اساس نور بنا میکند و سلسله انوار الهی از نور الانوار تا عالم غاسق را به نحو تشکیکی قرار میدهد. در چشمانداز اشراقی، فرّه به عنوان تأیید و اشراق الهی به نحو تشکیکی در عالم مادی از نباتات تا انسان کامل را دربرمیگیرد. هنرمند ایرانی، چه پیش از اسلام و چه پس از آن، از آنجا که در این فضای اشراقی تنفس میکند، با این اندیشه آشنا است و در بیان هنری خود سعی در نشان دان آن دارد. یکی از بسترهای مناسب برای بیان اشراقات و فرّه الهی، نگارگری است که آن را به صورت هالۀ نورانی در اطراف سر انسانها یا قدسیان تصویرگری میکردند. بیان هالۀ نورانی یا قرص خورشید، مورد پژوهشهای مختلف قرار گرفته است، اما بیان اشراقی و سمبولیک آن کمتر مورد پژوهشی مستقل قرار گرفته است. سعی در این پژوهش، بیان اشراقی هالۀ قدسی در وهلۀ نخست و در ادامه، بیان و تطبیق آن در نگارهها است.
کلیدواژهها: رمز، فرّه، هالۀ قدسی، نگارگری، انسان نورانی
لینک دریافت مقاله:
http://ami.journals.hozehkh.com/article_66.html