به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه خراسان، هيئت انديشهورز هنر و رسانه معاونت علمی این حوزه، نشست تخصصی شصت و هفتم را در تاریخ 20 تیر 1401 با عنوان «باز تعریف هنر و زیبایی براساس نظریۀ ادراکات اعتباری علامه طباطبایی» توسط استاد محترم حجت الاسلام دکتر محمدحسین سرانجام برگزار کرد.
در این نشست مجازی، دکتر سرانجام با بیان اینکه باید از تعاریف ایستا عبور کرد و به تعاریف پویا و عملگرا پرداخت، به تعاریف موجود از «ادراکات اعتباری» از منظر علامه طباطبایی پرداخت و گفت: از منظر علامه سه نوع اعتبار وجود دارد که هرکدام دارای معنای متفاوتی است که عبارت است از: 1. اعتباری در مقابل حقیقی که به معنای وجود غیرمستقل و قیام به غیر خود دارد. 2. اعتباری در مقابل اصالت که به معنای غیر اصیل و برداشت شده از دیگری (اصیل) است. در این معنا اصالت با وجود است. 3. اعتبار ظرف تحقق عمل است. علامه در مقاله ششم خود در کتاب بدایه و نهایه ضمن تبیین معنای سوم به استدلالهای خود در این باره پرداخته است.
آقای سرانجام ضمن اشاره به مثالی در این باره به تبیین دقیقتری از معنای اداراک اعتباری پرداخت و ابراز داشت: ادراک زیبایی از زاویه ادراک اعتباری در قالب مثال و نمونه قابل تطبیق است. هنگامی که با جسمی برخورد میکنیم، ابعاد آن جسم و شکل، ویژگیهایی را به ما منتقل میکند. ویژگیهای مادی و جسمی اشیاء را با بُعد جسمی خود دریافت میکنیم. ادراک حقیقی از مرحله جسمانی فراتر میرود و این ادراک نه در سلولهای عصبی و نه در مغز که علل معدّه هستند اتفاق میافتد، بلکه در دل و روح که از آن به عقل تعبیر میشود، درک میشوند. بنابراین ادراک اصلی، در روح اتفاق میافتد. از این روی تا از بُعد جسمانی به بُعد روحانی منتقل نشود، ادراک صورت نمیگیرد.
وی در همین راستا، تصویری از طبیعت را که شهید مطهری از منظر علامه توصیف کرده مورد واکاوی قرار داد و با نظر دقیق و موشکافی فلسفی به تبیین ادراکات اعتباری پرداخت و گفت: در تصویری که شهید مطهری در اصول فلسفه و روش رئالیسم آورده است، به وزش نسیم اشاره شده که در آن تصویر لکههای سیاه و سفیدی قابل مشاهده است. در اولین مرحله از ادراک به ظاهر تصویر مینگریم، اما در مرحله دوم ادراک به خاطر آشنایی با چمنزار، انسان، طبیعت و … آن لکهها را به آنچه از گذشته تجربه کردهایم، تشبیه میکنیم؛ چنانکه یکی از لکهها را دریاچه و دیگری را به درخت تطبیق میدهیم. کج شدن علفزارها را به خاطر وزش نسیم میدانیم. تطبیق چنین نشانههایی به خاطر تجربۀ گذشته ما از این نشانههاست. دخالت عامل انسانی در مرحله بعد است. در این مرحله ادراکات شدیدتر است و آن وقتی است که از چهرۀ انسانها نیتشان را بخوانیم. ورود به ادراکات اعتباری که با لفظ صرف قابل بیان نیست، به کمک الفاظی است که بتوانیم این احساسات را بیان کند. این همان مرحله استفاده از هنر است. بدین معنا که با صرف بیان ساده نمیتوان زیبایی را آنچنان که هست منتقل کرد، بلکه باید از هنر استفاده نمود.
مدرس و پژوهشگر هنر در ادامه بیان کردند: براساس آنچه بیان شد، برای ادراک، چهار مرحله وجود دارد که عبارت است از: صرف ظاهر، تطبیق با تجربههای گذشته، درک نیات و درک نهایی الفاظ. هنر و زیبایی در دو مرحلۀ اول درک نمیشود، بلکه در مرحله سوم و چهارم است که ادراک زیبایی اتفاق میافتد و با هنر ارتباط مییابد.
وی به عنوان نتیجه بحث ابراز داشت: برای فهم زیبایی تنها نمیتوان به خود متن هنری توجه کرد، بلکه نیاز به شناخت فرهنگ مبدأ و مقصد که مَحمِلهای ادراکات اعتبار میباشد، نیز وجود دارد. بر این اساس، اشعار ترجمه شده از تأثیر چندانی برخوردار نیستند، مگر آنکه مترجم علاوه بر متن شعری به شناخت فرهنگ مبدأ و مقصد نیز توجه داشته باشد و لذا اگر به ادراک فاقد اعتباریات بسنده شود از زیبایی و هنر نمیتوان صحبت کرد.