چگونگی ارتباط سینما با معارف دینی تحلیل شد.

هيئت انديشه‌ورز هنر و رسانه معاونت پژوهش این حوزه در راستای تبيين هنر دينی و ارتباط آن با سینمای دینی، نشست تخصصي چهل و هفتم را با عنوان «تبارشناسی سینمای دینی(2)» را برگزار کرد.
در این نشست كه در ادامه جلسه چهل و پنجم برگزار شد، رویکردهای دیگری از سینمای دینی در ایران مورد واکاوی قرار گرفت.
آقای حیاتی، استاد و پژوهشگر هنر، ضمن اشاره به لزوم داشتن نگاه اثباتی در مسئله سینمای دینی، به طرح پرسش اساسی در این زمینه پرداخت و گفت: سینما چگونه با معارف دینی ارتباط می‌یابد؟ پاسخ به این پرسش می‌تواند مقوله دینی بودن سینما را به دنبال داشته باشد.
وی به سه رویکرد موجود به واژۀ «سینمای دینی» اشاره کرد و ابراز داشت: 1. رویکرد جدایی (تفکیک) مفهوم دین و سینما: در این رویکرد سینما، هنر و از مقوله آفرینندگی است و با توجه به جایگاه معرفتی هنر، از نوع علم حضوری و شهودی است حال آن‌که دین علم حصولی می‌باشد. براین اساس هنر جایگاهی برتر از مراتب مفاهیم دینی دارد، بنابراین اضافه دین به سینما مانع وجه کمال‌جویانه هنر می‌شود. 2. رویکرد سینماگر متدین (ترکیبی): که معتقدند آن‌چه مهم است جهان‌بینی و نگاه دینی هنرمند است، هنرمند متدین با دید متدیّنانه به اطراف می‌نگرد، براین اساس کار ذهنی و عملی او دینی خواهد بود. 3. رویکرد همنشینی: در این رویکرد اعتقاد به سینمای دینی محفوظ است. طبق این رویکرد مظاهر دینی، نمادها و نشانه‌هایی که مرتبط با دایره دین هستند، جست‌وجو می‌گردد و براساس آن معیار تحلیل و سنجش کار هنری، ارایه مظاهر عینی دینی است.

مدیر گروه هنرهای رسانه‌ای دانشکده صدا و سیما در تحلیل این سه رویکرد گفت: این رویکردها حاکی از این هستند که هیچ روشی برای بررسی حوزه دین و فیلم، به تنهایی نمی‌تواند از عهده گستره بررسی مفهوم «دین و فیلم» به صورت کامل برآیند. هرکدام از رویکردها، برخی از جنبه‌های فیلم را مورد توجه قرار داده‌اند و نیز می‌توان گفت روش کامل و جامعی در این حوزه مطالعاتی وجود ندارد. در حالی‌که می‌توان گفت: فیلم به عنوان یک متن، پدیده‌ای چند لایه و عمیق است و نوعی چندگانگی را در خود دارد، پس می‌تواند مفاهیم دینی را مورد کشف و نقد قرار دهد.
وی در ادامه ضمن اشاره به اهمیت بررسی این رویکردها در شناخت مفهوم سینمای دینی به این پرسش اساسی پرداخت که اگر ظاهر دین ملاک بررسی نباشد و حتی سینماگر متدین مقصد نباشد، چه شکل و شیوه‌ای برای همنشینی فیلم و دین می‌توان پیشنهاد کرد؟ و آثار متعدد موجود را بر چه اساسی باید تحلیل و بررسی کرد؟ به عبارتی دقیق‌تر کدام حوزه معرفتی از دین می‌تواند خاستگاه مناسبی را برای همنشینی دین و سینما باشد؟
استاد حیاتی برای پرداختن به پاسخ این پرسش‌، سه مؤلفۀ فرم، موضوع و محتوا را مورد توجه قرار داد و گفت: یک اثر هنری دارای این سه مؤلفه است که وابستگی متقابل آن‌ها به حدی زیاد است که نمی‌توان یکی از آنها را نادیده گرفت. بنابراین بررسی این مولفه‌ها را بسیار مهم ارزیابی کرد.

 

آقای حیاتی با برجسته کردن بحث «مفاهیم دینی»، آن را مجموعه‌ای از مفاهیم (عقاید، اخلاق و احکام) دانست که تحت دایره محوری توحید تفسیر می‌شوند که پرداختن به آن‌ها گام اول را برای صفت دینی داشتن یک اثر ترسیم خواهد نمود. در واقع معارف بشری دارای سلسله مراتبی هستند که با نزدیک شدن آنها با مفاهیم دینی، رویکردی برای مراتب همنشینی دین و فیلم به وجود خواهد آمد و باید پیوندی در مراتب قُرب و بُعد میان دین و فیلم به وجود آورد. براین اساس چون ویژگی‌ هنر چندلایی بودن مفاهیم آن است، برای زبان بیانی فیلم معرفت شهودی و علم حضوری بیشتر قرابت دارد تا معرفتی که در پس احکام تکلیفی فقه محور و یا اعتباریات اخلاقی پدید می‌آید.
در نتیجه اگر قرار است با محوریت دین و فیلم، نظریه‌ای به عنوان «فیلم دینی» نیز شگل گیرد، ضروری است تا این موارد در آن رعایت گردد: الف) بخشی از آن کلیت به توضیح و تبیین اساس دین، سطوح معارف آن و رویکردهای موجود در آن خواهد پرداخت. ب)بخش دیگر مباحث به هم‌نشینی و ارتباط مفاهیم و معارف دینی-حوزه معارف وحیانی و حوزه معارف بشری-در فرم بیانی فیلم اختصاص خواهد یافت. براین اساس انسان باید برای رسیدن به مرحله کمال‌گرایانه دایماً جست‌وجوگر باشد. حوزویان نیز باید ابعاد هنر دینی را شناخته و با قاموس آن آشنا گردند تا به جنبه‌های مغفول آن دست یابند.

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.