هیئت اندیشهورز هنر و رسانه معاونت علمی حوزه علمیه خراسان، نشست تخصصی هشتاد و دوم را در تاریخ 17 بهمن ۱۴۰۱ با عنوان «سازوکار نظارت بر محتوا در رسانههای اجتماعی» توسط استاد محترم جناب دکتر حسین حسنی برگزار کرد.
در این نشست که به صورت مجازی برگزار شد، دکتر حسنی در ابتدا بر اهمیت موضوع و تفکیک میان رسانهها برای فهم معنای نظارت تأکید کرد و گفت: نگاه سطحی به اکوسیستم پلتفرم جهانی از آسیبهای موجود در عرصه نظارت است و عدم اطلاع از فعالیتها، مدلها و تأثیر رسانههای اجتماعی سبب ساده اندیشی در این مورد را پیش آورده است. وی نظارت بر محتوا را از مباحث جدی در شرایط کنونی دانست و تفاوتگذاری میان رسانههای جمعی (MassMedia ) و رسانههای اجتماعی (social media) را از ضروریات نظارت بر رسانهها برشمرد. از این روی نوع نظارت بر محتوا در رادیو و تلویزیون که براساس قانون مشخص شده را با نظارت بر رسانههای اجتماعی بسیار متفاوت دانست.
دکتر حسنی با اشاره به نوع نظارتهای موجود در پلتفرمهای جهانی از سوی کشورهای غربی به ویژه توسط امریکا، نظارت بر محتوا را یک امر پیشینی دانست که دارای اصول از پیش تعیین شده دارند.
هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات به وضعیت استفاده از پلتفرمها در ایران اشاره کرد و گسترۀ فضای مجازی را تجمیع شده در پلتفرمهای فعلی دانست که در دست شرکتهای بزرگی قرار دارند که استفاده از آن را برای کشورها با مشکلاتی روبهرو کرده است و حکمرانی و اعمال قانون و نیز نظارت توسط دولتها را به چالش کشیده است. بسیاری از کشورها راه جایگزینی ارائه نکردند و این سیطره را پذیرفته و اختیارات و حریم خصوصی خود را در اختیار این شرکتها قرار دادهاند. در ایران نیز به سبب نگرشهای مختلف دولتها، راه خروج از این سیطره متفاوت بوده است. بنابراین مسئله نظارت بر محتوا و نحوۀ آن به یک مسئله اساسی برای دولتها در کشورهای مختلف تبدیل شده است. براین اساس بسیاری از کشورها به سمت محلی سازی دادهها روی آوردهاند که در مواردی حق دسترسی به دادهها را با مشکل مواجه کرده است. عدم سیاست شفاف در قبال این پیامرسانها باعث به وجود آمدن چالشها شده است؛ از این روی پیامرسانی که بر فرهنگ و سبک زندگی و تغییر نگرش افراد تاثیر دارند آسیبزا هستند و نباید به عنوان پیامرسان اصلی قلمداد شوند.
دکتر حسنی با اشاره به زیست کنونی افراد در فضای مجازی و پیوند هویت با این فضا ابراز داشت: ساخت هویت در این فضا بدون داشتن سیاست شفاف، سبب خشم اجتماعی نیز شده است. بنابراین تعدیل محتوا به وضعیت شرکتی پلتفرمها بازمیگردد. درکشورهای غربی همچون امریکا هنوز بر مسئولیت پلتفرمها نسبت به اشتراک محتوا توسط کاربران بحث میکنند، چرا که بحث نظارت با مسائل آزادی بیان ارتباط مییابد. وی با مقایسه دو پلتفرم موجود در ایران (آپارات و دیوار) به چالشهای عینی نحوه نظارت بر این رسانههای اجتماعی نسبت به اشتراک محتوا توسط کاربران اشاره کرد. نگاه سنتی برای نظارت بر شبکههای اجتماعی و اعمال همان سازوکار نظارت بر صداوسیما برای پلتفرمها سبب فشار افکار عمومی میگردد. این در حالی است رسانههای اجتماعی مبتنی بر محتوای کاربر ساخته هستند که حجم گستردهای را شامل میشود که نحوه نظارت بر محتوای تولید شده توسط میلیونها کاربر با کاربران یک سازمان را بسیار متفاوت میسازد.
استاد حسنی به رویکردهای حکمرانی بر محتوا پرداخت و گفت: این رویکردها شامل سه دسته اصلی است: حکمرانی بر پلتفرم که مجموعه قوانینی است که توسط دولتها و سازمانها تدوین شده و شرکتها موظف به اجرای آن هستند. حکمرانی به واسطه پلتفرمها که دولت الکترونیک نام دارد که انتظارات دولتها را شامل میشود. و حکمرانی در پلتفرم است که اصطلاحاً نظارت و خودکنترلی که توسط خود پلتفرمها انجام میشود. حجم گستردۀ تولید محتوا سبب میشود که دولتها نتوانند بر آن نظارت کنند. شتابگیری در تولید محتوا خصوصاً توسط هوش مصنوعی این فرایند را مشکل کرده است. وی تصریح کرد: پلتفرمهای جهانی مانند فیسبوک دارای ساز وکار نظارت پیشرفته هستند و تصور اینکه آنها نظارت بر محتوا ندارند، نادرست است؛ مهمترین دلیل آن است که این پلتفرمها متعلق به نظام سرمایهداری هستند و سرمایهداری به معنای انباشت بینهایت سود است و کابران عادی به منزلۀ کارگران بی مزدی هستند که به تولید محتوا برای کسب درآمد برای این پلتفرمها کار میکنند. آنها به دنبال فضای سالم (به معنای آرامش نه اخلاقمداری) برای کاربر هستند تا محتوا به راحتی تولید شود. پایه اصلی سود در این پلتفرمها تحلیل و فروش داده است و براین مبنا پخش صحنههای خشن و غیراخلاقی اشکالی ندارد. از این روی دستور قضائی بدون قانون مصوب در ایران در قبال کاربران، سازوکار نظارت را با چالش روبهرو کرده است.
وی با اشاره به پیشگامی پیامرسان فیسبوک در تعدیل محتوا ابراز داشت: این شرکت سازوکارهای مختلفی برای محتوای زیانآور دارد. در عین اینکه در عموم مردم سانسور باعث نقض حریم و پیگرد قانونی دارد، اما این پیامرسان اسناد مختلفی با رویکرد دیگری برای محتوای خود در نظر گرفته است. شرایط ارائه خدمت و مسئولیت کاربران در اسناد این پلتفرمها پیشبینی شده است. شرایط تجاری، خطمشی آگهی دهی، خطمشی گروهها، دستورالعمل انتشار موسیقی و… در پیامرسان فیسبوک همه نشان از سازوکار نظارت بر محتوا به صورت هوش مصنوعی دارد. فرایند شناخت محتوا توسط این هوش مصنوعی آنقدر قوی است که این هوش تصمیم میگیرد که محتوا در پیامرسان منتشر شود یا منتشر نگردد. حتی پس از آن و با پرچمزنی اخبار، این محتواها توسط افراد انسانی و ماشینی نشانهگذاری میشود که محتوای جدید نیز پس از این جزو محتوای زیانآور به شمار آید. بنابراین اخبار جعلی و هرزنامه و محتوای نادرست و زیانآور به صورت دقیق تعریف شده و توسط آنها مشخص میشود و این اسناد پیدرپی در حال به روز رسانی است. علاوه بر مقابله ماشینی از طریق هوش مصنوعی، طبق آمارها، تیم انسانی متشکل از 15 هزار نفر در فیس بوک بر محتوا نظارت میکنند تا محتواها برخلاف دستورالعمل اجتماعی یا شرایط ارائه خدمت انتشار نیابد. این افراد در سراسر جهان پراکنده هستند. آنها فقط 150 ثانیه فرصت دارند تا برای مجاز یا غیرمجاز بودن یک پست تصمیم بگیرند.
دکتر حسنی در یک نتیجهگیری ابراز داشت. آنچه مورد نظر بود، توجه دادن به پیچیدهگیهای است که در نظارت بر محتوا وجود دارد که بر محوریت فیس بوک ارائه شد. سیاست یوتیوب و تییوتر با فیسبوک متفاوت است. این مبحث نگاه روشنتری بر دشواری ایجاد شبکه ملی اطلاعات را پیشروی قرار خواهد داد. حالت پلتفرمی و حجم کاربران و اداره شرکتی پیامرسانها تماماً بر سازوکار نظارت تأثیر دارد. در ایران نیز نگاه نظارتی بر پیامرسانها باید پلتفرمی باشد. وی در پایان به سؤالات مخاطبان پاسخ دادند.
ساز و کار نظارت بر محتوا در رسانههای اجتماعی مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
