به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه خراسان، هيئت انديشهورز هنر و رسانه معاونت پژوهش این حوزه در راستاي تبيين هنر ديني و ارتباط آن با هنر مسیحی، نشست تخصصي چهل و چهارم را با عنوان «تأثیر جنبش شمایلشکنی در هنر مسیحی» را برگزار کرد.
دکتر بهرامی، استاد و پژوهشگر هنر در این نشست كه در سامانه اسكاي روم برگزار شد، ضمن اشاره به پیشینه نظری شمایلشکنی گفت: شمایل در هنر مسیحی به مثابۀ بخشی از دین تلقی میشده و کارکرد دینی داشته است و شمایلشکنی به معنای جریانی علیه استفاده از شمایل بوده است، به گونهای که تعدادی از کشیشان و اهل کلیسا به طور کلی مخالف هر نوع تصویر بودند. آنها بیشتر به سمع (موسیقی) اهمیت میدادند، چرا که جنبۀ الوهیت برای آنها مهم بود.
وی با اشاره به جنبۀ عملی هنر قبل از جنبش، به ویژگیهای آن اشاره کرد و گفت: زمانی که مسیحیت دین ممنوعه بود، شمایل، بخشی از هنر صدر مسیحی به شمار میرفت که در گوردخمهها دیده میشد. در این دوره تلاش شد تا هنر، نمادی از آموزههای مسیحیت باشد. چون جنبۀ محتوا از اهمیت برخودار بود، هنر جنبۀ بصری نداشت و از رنگ و طبیعتگرایی برخودار نبود و چون جنبۀ آموزشی داشت، از ارزش چندانی برخوردار نبود. در این دوره هنر به عنوان ابزاری الاهیاتی استفاده شد و اساساً وامدار فرهنگ یونان بود.
این پژوهشگر و مدرس دانشگاه گفت: موضوع شمایل در هنر بیزانس از مهمترین هنرهای مسیحیت به شمار میرفت. هنر در این دوره نیز مانند دوره صدر مسیحیت، از جنبۀ الوهیت و آموزشی برخوردار بود. چون معتقد بودند که جنبۀ الوهی و مسیح از یکدیگر جدا نیست، با تأکید بر جنبه انسانی مسیح، آن را نمادی از خداوند میدانستند، هر چند تمام آن را خدا نمیپنداشتند. بر این اساس ترسیمی از شمایل مسیح (علیه السلام)، مریم (علیها سلام)، حواریون و… شکل گرفت.
وی در ادامه به ریشه خارجی شکلگیری شمایلشکنی پرداخت و فرامین ممنوعه از ساخت تصاویر در دین یهود را علت اصلی آن دانست. همچنین دیدگاه اسلام در ممنوعیت بتپرستی به نوعی در مسیحیت باز تولید شد و بر این جنبش تأثیرگذار بود.
دکتر بهرامی جنبش شمایلشکنی را جدال میان شمایلپرستی وشمایلخواهی دانست. از منظر شمایلخواهان، شمایل، تصویر و نقاشیهایی است که امری فراحسی و الوهی را با نمادپردازی واقعگرایانه همراه سازد. تصویر در نگاه این دسته، از احترام و تقدس برخوردار بود. از سوی دیگر شمایل شکنان جنبۀ بتپرستی را این کار را مطرح کردند و معتقد شدند چون تصویر در بازتاب امر الهی از نارسایی برخوردار است، سبب شرک میگردد.
استاد دانشگاه به بیان روند تاریخی این جدال پرداخت و گفت: از سال 725 میلادی نخستین فرمان علیه تصویر توسط لئو سوم صادر شد و در مقابل پاپ به تکفیر او پرداخت. این روند سبب تشویش میان مسیحیان شد به گونهای که درگیریهایی را در به دنبال داشت. کشاکش میان شمایلشکنان (خاندان حاکم، درباریان و کشیشان عالیرتبه) و شمایلپرستان (کشیشان فروتر، خرده کشیشان و مردم وفادار به سنت) تا قرن نهم نیز ادامه یافت.
وی با اشاره به نتایج این درگیری مهمترین عامل آن را انگیزههای دینی و کلامی دانست که به پشتوانه اهداف سیاسی، مسیحیان و کلیسا را علیه یکدیگر قرار دهد. علت اصلی اختلاف میان این دو گروه مسیحی در واقع جدال میان فرهنگ تصویری یونانیها و فرهنگ انتزاعی مشرق زمین بود.
دکتر بهرامی در پایان این جلسه به تأثیر جنبش شمایلشکنی بر زیباییشناسی و هنر اشاره کرد و گفت: این جنبش منجر به نظریه رازورزی هنر شمایل دوستان شد. از سویی دیگر شمایل شکنان به هنر رئالیستی غیر دینی روی آوردند. به جای صحنههایی از زندگی مسیح در کلیسا، تصاویر درختان و جانوران به تصویر کشیده شد.