هیئت اندیشهورز هنر و رسانه در راستای تبیین هنر دینی و ارتباط آن با جامعه شناسی، نشست تخصصی چهل و ششم را با عنوان «جامعه شناسی هنر دینی» توسط دکتر سید حسین شرف الدین در تاریخ 26 تیرماه ۱۴۰۰ برگزار نمود.
دکتر شرفالدین، دانشیار مؤسسه امام خمینی (ره) در این نشست كه در سامانه اسكاي روم برگزار شد، جامعهشناسی هنر را از مقولات اضافی و آن را زیر مجموعه جامعهشناسی فرهنگ دانست به گونهای که جامعهشناسی هنر شاخهای از جامعهشناسی عمومی شمرده میشود و در مقام تحقق محصولات عینی با جنبه پسینی است. از این منظر جامعهشناسی با هنر به مثابۀ پدیده یا مصنوعات هنری ارتباط مییاید. ازاینروی جامعهشناس هنر نیز به جنبۀ هنر از منظر جسم کار دارد، بنابراین از فرم هنر بحث نمیکند، بلکه به ابعاد بیرونی آن میپردازد.
وی با طرح این پرسش که چرا علم جامعهشناسی دیر به هنر توجه کرده است؟ به ذکر دلایل آن پرداخت و گفت: جامعهشناسی هنر عمری 60 ساله دارد و میتوان دلیل دوری جامعهشناسی از هنر را چنین برشمرد: 1. اساساً هنر به عنوان پدیدۀ قدسی و فرازمینی مطرح بوده و از وهم و خیال به دور بوده است، اما جامعهشناسی در ظرف تجربه تعیّن یافته و از این منظر نمیتوانست با هنر همراهی کند. 2. هنر مدعی خاصبودگی داشته و تلقی این بوده است که هنر ریشه در ذوق و قوه خلاق هنرمند دارد، حال آنکه جامعهشناسی از پدیدههای بینالاذهانی صحبت میکند. 3. هنر در اروپا مصرف نخبگانی داشته و مورد اقشار مرفّه بوده، اما جامعهشناسی عمومی بوده است. 4. در تلقی سنتی از هنر که ریشه در یونان باستان داشته، هنر برای هنر و ذات هنر مورد توجه بوده است، لذا دو چیز که برای جامعهشناسی مهم بوده از سوی هنر مورد غفلت واقع شد و آن نقش اعدادی و علّی جامعه و وجه کارکردی بوده است. 5. غلبه پوزیتیویسم در هنر و غلبه فرایند کلاسیک در جامعهشناسی در این دوری تأثیر داشته است. در عین حال با تغییر در رویکرد جامعهشناسی و تحول در تفسیر آن باعث رویآوری جامعهشناسی به هنر شد.
استاد و پژوهشگر هنر گفت: باید مهمترین مفروضات جامعهشناسی هنر مورد واکاوی قرار گیرد تا ارتباط آنها نیز تبیین گردد. مهمترین فرض جامعهشناسی به هنر این است که جامعهشناسی هنر را مانند دین به مثابۀ نهاد اجتماعی تلقی میکند. نهاد پدیدهای است که خواستگاه اجتماعی دارد و از ضرورتهای حیات جمعی ناشی میگردد. بر این اساس هنر با سایر نهادها ارتباط ارگانیک دارد، چرا که هنر و زیباییشناسی از نیازهای ثانوی بشر به شمار میآید. وی به ویژگی نهاد هنر پرداخت و گفت: هنر به مثابۀ نهاد باید دارای این ویژگیها باشد: 1. اجتماعی باشد، 2. با دیگر نهادها ارتباط یابد، 3. به نیازها پاسخ دهد، 4. از محیط فرهنگی و اجتماعی متأثر باشد، 5.ایستا نبوده و تحول داشته باشد، یعنی محصول فعل و انفعالات و تقاضاهای اجتماعی است، 6. از ساختار آشکار و پنهان تبعیت کند، 7. در قالب سازمانهای دیگر جلوه میکند و 8. مانند دیگر نهادها با نماد و نشانههایی متمایز میشود.
عضو هیئت علمی مؤسسۀ امام خمینی (ره) در پاسخ به این پرسش که جامعهشناسی هنر از چه ابعادی از هنر بحث میکند؟، ابراز داشت: ارتباط جامعهشناسی با هنر در ابعاد آن نیز نمایان میگردد، بنابراین این ابعاد عبارتند از: 1. جامعهشناسی از زمینهای فرهنگی و اجتماعی مؤثر از آفرینش هنری بحث میکند، مانند اینکه هنر و هنرمند محصول جامعهاند. 2. جامعهشناسی از فرایند تولید هنر و تولیدکنندگان هنر سخن میگوید مانند کارگردانان، خطاطان، شاعران و…، بحث از موقعیتهای خاص که هنر در آن تولید میشود، مطالعه احوال مخاطب مانند میزان رضایت مردم از هنرهای مختلف و…3. اقتصاد هنر یا صفت هنر در جامعهشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد مانند: هنر به عنوان کالا در تبادل بازار، گردش مالی هنر، اشتغالزایی با اقلام هنری، صادرات و واردات محصولات هنری، ارتباطات میان فرهنگی و… 4. مطالعه بر هویت صنفی اهل هنر توسط جامعهشناسی مانند: میزان برقراری اهل هنر از امتیازات جامعه. 5. بحث از کارکردها و تأثیر مستقیم و غیر مستقیم اقلام هنری و بررسی نقش مثبت و منفی آنها، مانند: نقش هنر در انتقال باورهای دینی، آثار تخریبی هنر در دین و… 6. مطالعه ساختارهای کلان مؤثر در رونقبخشی یا افول و انحطاط هنر توسط جامعهشناسی مانند رابطه سیاست و هنر در جامعه استبدادی و دموکراتیک، رابطه مذهب با موسیقی، رابطه اخلاق و هنر و…
استاد شرفالدین در پایان ضمن پاسخگویی به پرسشهای حاضرین از تلاشهای حوزه علمیه خراسان و هیئتاندیشهورز هنر و رسانه در برگزاری چنین نشستهایی قدردانی کرد. همچنین متذکر شد که باید بحث از ارتباط هنر دینی با جامعهشناسی در نشست دیگری مورد تبیین بیشتری قرارگیرد.