به گزارش روابط عمومی حوزه علمیه خراسان، هیئت اندیشهورز هنر و رسانه معاونت پژوهش این حوزه در راستای تبیین هنر دینی و ارتباط آن با اخلاق، نشست تخصصی چهل و هشتم را با عنوان «هنر و روحیه اخلاقی» را برگزار کرد.
در این نشست که در سامانه اسکای روم برگزار شد، دکتر کرمی هنر دینی را هنری دانست که در مخاطب چیزی مانند شمهای از تجربه و شهود دینی و اخلاقی به وجود آورد. وی ارتباط هنر دینی با پدیدههای عالم هنر از جمله مخاطب و متن را مهم ارزیابی کرد.
استاد و پژوهشگر هنر گفت: براساس نظر کسانی که به هنر دینی قائل هستند، آثار هنری که با یکی از هشت ساحت ارتباط یابند، دینی میشوند که عبارتند از: معتقدات دینی و باورها، اخلاقیات دینی، مناسک و شعائر دینی، شخصیتهای دینی، مکانهای دینی، زمانهای دینی و تاریخ دین.
استادیار دانشگاه صدا و سیما با طرح این پرسش که چه نسبتی میان هنر دینی و ساحتهای یاد شده وجود دارد؟ ابراز داشت: حداقل شش نسبت میان هنر دینی و ساحتهای گفته شده وجود دارد تا اثر هنری، دینی گردد. ۱. هنر دینی تاریخ دین را گزارش میکند. ۲. هنردینی از آن هشت ساحت دفاع کرده یا آن را تقویت میکند. ۳. هنر دینی شرح و تفصیل از ساحتهای یاد شده میدهد. ۴. هنر دینی رقبا و مخالفان این ساحتها را به نقد میکشاند. ۵. هنر دینی احساس علاقه و محبت ایجاد میکند و ۶. احساس بیزاری و نفرت نسبت به رقبا ایجاد میکند.
دکتر کرمی در ادامه ابراز داشت: اگر بپذیریم که «اخلاق» یکی از مهمترین ساحتهای دین است، اخلاق میتواند به کمک هنر دینی آمده و درپی آن هنر اخلاقی محقق شود.
آقای کرمی مراد از هنر اخلاقی را اثر هنری دانست که به نحوی ممد حیات اخلاقی باشد. وی در ادامه وجود پنج عامل را سبب اخلاقی شدن انسان و ممد حیات اخلاقی دانست که عبارت است از: باورهای موافق حیات اخلاقی، امیال موافق حیات اخلاقی، مهارتهای اخلاقی، داشتن قوۀ خیال اخلاقی و داشتن روحیه اخلاقی.
وی در پاسخ به این پرسش که روحیه اخلاقی چیست و مصادیق آن کدامند؟ گفت: اثر هنری موافق امیال است، براین اساس انسان هر چه بیشتر با آثار هنری حشر و نشر داشته باشد، روحیۀ اخلاقی در او تقویت میگردد. براین اساس روحیۀ اخلاقی عبارت است از ویژگیهای ذهنی-روانی در انسان که خود مستقیماً مشمول داوری اخلاقی نیستند، اما به اخلاقی زندگی کردن کمک میکنند. دکتر کرمی در ادامه با برشمردن مصادیقی از روحیه اخلاقی ابراز داشت: یکی از مصادیقی که مشمول داوری نیست ظرافت طبع است. شوخ طبعانه بودن نیز به اخلاقی بودن زندگی کمک میکند به این صورت که هرچه به آثار هنری نزدیک شویم، نگاه شوخ طبعی بیشتر میشود بدین معنا که در عین جدّیت با روحیۀ شوخ طبعی، امور غیراخلاقی انجام نمیگیرد. سومین مصداق هنر اخلاقی خونسردی است. چنانکه زودخشمی احتمال انجام کارهای ضداخلاقی را بالا میبرد، آثار هنری با نشان دادن جهانهای متفاوت، خونسردی ایجاد میکند و سبب عدم انجام امور ضد اخلاقی میگردد. مصادیق اخلاقی دیگری نیز برای آثار هنری وجود دارد از جمله: قرار و طمأنینه در مقابل تشویش، سعۀ صدر، حزم و احتیاط پیدا کردن، دیدن ربط مسائل، نسبت سنجی، زیرکی عقلانی داشتن و…
در نتیجه باید گفت: موجه شدن آثار هنری با روحیه اخلاقی زمانی ایجاد میشود که به شهود اخلاقی انسان محول گردد.