هیئت اندیشه ورز هنر و رسانه در ادامه آشنا کردن علاقمندان و طلاب گرامی به مباحث تخصصی هنر ورسانه، نشستهای سیزدهم و چهاردهم را با عنوان «بازخوانی گفتمانهای هنری غالب در ایران معاصر» توسط استاد محترم آقای دکتر مهدی امینی در تاریخ ۶ شهریور ماه ۱۳۹۸ برگزار نمود.
زمانیکه معنایی جنبۀ کلان پیدا کند و آن واژه در نظام معنایی و مفهومی تثبیت گردد، گفتمان مطرح میشود. این گفتمان در تمامی عرصههای زندگی بر اساس اهداف مدنظر قالبگذاری میشود. طبق این گفتمان مردم فکر میکنند. گزینش میکنند. عمل کرده و یا زندگی میکنند. مفهومسازی، به معنای اصلاحات میباشد. واژههایی مانند تسامح، تساهل، رفیق بودن، ستیز نکردن، تحمل یکدیگر و هر عقیدهای محترم است وارد جامعه شدند، تا با این واژهها مفهومسازی صورت گیرد. اشخاص برای بیان اهداف خود نظام معنایی و مفهومی مشخصی به راه انداختند. این نظام معنایی، بر اساس اهدافی برنامهریزی شده مفاهیمی را در ادبیات شکل داد و در ذهنها کدگذاری شد. هنر ایرانی نیز در اواخر دورۀ صفویه و عهد قاجار به دلیل گفتمان تازهای که در فرهنگ رخ داده بود، از شکل کلاسیک خود فاصله گرفت. اولین گفتمان به عنوان گفتمان نوگرایی در هنر که متاثر از حرکت روشنفکران بوده است، مبانی و موازین غرب و تجدد را به کار میگیرند. گفتمانسازی نوگرایی نیاز به مدیریت داشت، ادارۀ هنرهای زیبا در وزارت فرهنگ شروع به فعالیت کرد، تا در پهنه اجتماع سریان پیدا کند و جایگاه خود را بیابد. سبکهای هنری آغاز به کار میکنند و جریانسازی گفتمان مدرن هنری در کشور آغاز میشود. دیدگاه فرمالیسمی و گفتمان هنر برای هنر نقطه عزیمت آثار هنری مدرن است. این نظریه در دانشگاه هنرهای زیبا وارد میشود و در نهادهای آموزشی، دولتی و در تمام شئون فرهنگ سیاستگذاری میشود. در این بیان، جنبۀ زیباییشناختی هنر بارز است و از نقش کارکردی هنر در زندگی روزمرّه خبری نیست.
درسنت اسلامی، هیچگاه احساسات مذهبی از احساسات ملی منفک نبوده است. مدرنیته باورهای مذهبی و احساسات ملیگرایی را جدا کرد و در تقابل با یکدیگر قرار داد. پاسخ به هویت و شئون برآمده از آن مانند هنر که یک هویت ایرانی است، واکنش منطقی است. طیفهایی مانند ملیگرایی، بومیگرایی و سنتگرایی اندیشههایی بودند که درصدد برآمدند باور ناسیونالیستی را تقویت کنند، اما با گذشت زمان، ایرانیان متوجه شدند اندیشههای ایرانی میتواند به مدرنیته نقدهایی وارد کند. دیدگاه سنتگرایان سبب دور شدن از صِرف ملیگرایی و همسویی با غرب شد و گفتمان بومیگرایی تا حدودی از ناسیونالیسم فاصله گرفت و به عرفان و فلسفه نزدیک شد. هنر ایرانی و مکتب سمبولیستی یکی از جدیترین مباحث سنتگرایان است. سنتگرایان در کنار پدیدارشناسان و مستشرقان غربی، درباره هنر اسلامی نظر جدی دارند. سنتگرا هنر را با مضمون عرفان پیوند میدهند و با برخی از مضامین دینی و قرآن نسبت برقرار میکنند، اما در مسایل حکومت، سیاست و اجتماع تعهد اجتماعی دخالتی ندارند. به همین دلیل، از آنها حمایت شد و کرسی جدیای پیدا میکنند. هنرمند متعهد به اجتماع نظر دارد. نه اینکه صرف مضامین عرفانی را در هنر خود بروز و ظهور دهد، بلکه هنرمند باید دغدغه اجتماعی داشته باشد و هنر او هم ظرف دردهای اجتماع و نقصانهای سیاسی باشد. معنای تعهد در مارکسیسم اصالت دادن به مردم در قلمرو نگرش سوسیالیستی است. معنای تعهد در فضای انقلاب اسلامی از مبانی انسانشناختی و هستیشناختی پیروی میکند. در این نگاه انسان عین ربط تعلق به خدا است. تلاشهایی که برای هنر انقلاب صورت گرفت، نارسا و ناقص بود. بعد از این، گفتمان بازگشت به نومدرنیسم و نوبومیگرایی مطرح شد، اما آثار مخرب بیشتری داشت. ژونالیستی و کلی رد شدن از موضوعات موجب شد بیست و پنج سال هنر ایران اسلامی عقب بیفتد.